دلم می سوزد از باغی که می سوزد
چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ق.ظ
ابو حنیفه روزی می گذشت. کودکی را دید که در گل بمانده. گفت : گوش دار تا نیفتی. کودک گفت: افتادن من سهل است، گر بیفتم تنها باشم! اما تو گوش دار که گر پای تو بلغزد، همه ی مسلمانان که پس تو آیند بلغزند ...
تذکره الاولیا
۹۴/۰۵/۱۴